وسواس اندروید برای پیروی از روش‌نامهٔ اپل منجر به نتایج معکوس شده و کاربران هزینه‌اش را می‌پردازند

تصویری از نماد اندروید که یک ذره‌بین در دست دارد و به دو آیفون نگاه می‌کند؛ اطراف آن آیکون‌های هشدار قرمز قرار دارند.
منبع: Lucas Gouveia / Android Police

بیایید به سال ۲۰۱۷ سفر کنیم. آیا به یاد کمپین تبلیغاتی «Growing Up» سامسونگ هستید؟ این تبلیغ یک طرفدار سرسخت اپل را در طول ده سال ناامیدی دنبال می‌کرد.

گوگل نیز خجالتی نبود. او به برش صفحه نمایش اپل حمله کرد و داشتن جک هدفون را به‌عنوان یک نکتهٔ مهم مطرح کرد. این لحظات نشانگر آنچه اندروید نمایان می‌شد، بودند.

اندروید، با سامسونگ و گوگل در مقام پیشرو، برندی برای کسانی بود که آزادی، ویژگی‌ها و کمی حس منطقی‌تر نیاز داشتند.

حالا به سرعت به امروز می‌رویم. گوشی جدید سامسونگ گلکسی S25 Ultra یا گوگل پیکسل 10 Pro را بیرون بکشید. به دنبال جک هدفون بگردید؛ هیچ‌چیزی پیدا نمی‌کنید. به دنبال شارژر بگردید؛ آن نیز موجود نیست.

و اسلات کارت microSD که قبلاً فضای ذخیره‌سازی اضافی با هزینه‌ای ناچیز ارائه می‌داد؟ تاریخ گذشته. با تعقیب سودآوری اپل، تولیدکنندگان گوشی‌های اندروید از اصولی که پلتفرمشان را بزرگ می‌کرد، روی‌گردان شدند.

چیزی که باقی مانده یک آشفتگی پراکنده و گران‌قیمت است. و شما، کاربر وفادار، همان کسی هستید که قیمت این مسأله را می‌پردازد.

به یاد می‌آید زمانی که گوشی‌های اندروید برای کاربر کار می‌کردند، نه برای برند؟

پایین Pinwheel Plus 4، نشان‌دهنده جک هدفون و درگاه USB‑C

برای درک میزان دوری ما از مسیر اولیه‌اش، باید به آنچه اندروید روزگار گذشته نمایان می‌کرد، نگاه کنیم. حدود سال ۲۰۱۴، در دورهٔ طلایی‌اش، نمایندگان اصلی آن زمان، گوشی‌هایی همچون سامسونگ گلکسی S5 و ال‌جی G3 بودند.

این گوشی‌ها برای افرادی ساخته شده بودند که می‌خواستند تجربهٔ خود را شکل دهند. احتمالاً به یاد می‌آورید سه‌گانه‌ای از ویژگی‌ها که دوران شکوه اندروید را تعریف می‌کرد.

اگر گوشی‌تان خاموش می‌شد، درپوش پشت را باز کرده، باتری را تعویض می‌کردید و به‌سرعت به شارژ کامل برمی‌گشتید.

فضای ذخیره‌سازی هرگز مشکلی ایجاد نمی‌کرد. نیازی نبود ۲۰۰ دلار مالیات برای افزایش فضای ذخیره‌سازی بپردازید. کارت microSD با ظرفیت ۱۲۸ گیگابایت را با بخشی از قیمت خریداری می‌کردید و تمام کتابخانهٔ موسیقی و فیلم‌های خود را با خود حمل می‌نمودید.

و همچنین جک هدفون ۳٫۵ میلی‌متری وجود داشت. می‌توانید هر چیزی، از هدفون‌های ۵ دلارای ایستگاه بنزین تا هدفون‌های ۵۰۰ دلارای برای عارفان صدا، به‌راحتی وصل کنید.

سازندگان دوست دارند ادعا کنند که برای داشتن ظاهر لوکس یا بهبود مقاومت در برابر آب، مجبور به بستن گوشی‌ها و حذف پورت‌ها شده‌اند. اما این یک دروغ راحت است.

سامسونگ گلکسی S5 — که باتری قابل تعویض، اسلات microSD و پشت پلاستیکی دارد — همچنان توانست مقاومت آب IP67 را فراهم کند.

برندهای اندروید موفقیت مالی اپل را دیدند و آن را دنبال کردند. باتری‌های ثابت منجر به خریدهای مکرر شد. محدودیت فضای ذخیره‌سازی دروازه‌ای برای سطوح قیمتی بالاتر شد.

وعدهٔ انتخاب در اندروید نتوانست در این محیط بقا یابد. این وعده با مدل «سود‑محور» که امروز حاکم است، در تضاد بود. استراتژی کسب‌وکار برنده شد و کاربر بازنده.

دنبال کردن اپل بدون درک اینکه چرا کار می‌کند

یک آیفون کنار یک گوگل پیکسل، و یک نماد با لوگوی اپل به رنگ‌های گوگل.
منبع: Lucas Gouveia / Android Police

در اینجا نکتهٔ اصلی نهفته است. اندروید تنها تقلید از اپل نکرد؛ بلکه این کار را به‌طرز ضعیفی انجام داد. آنچه اکنون داریم نسخه‌ای از اندروید است که نسبت به پیش‌تر کمتر باز و نسبت به محیط اپل کمتر صیقل یافته است.

هر بار که اندروید به اپل تمسخر می‌کرد، سپس همان کار را می‌کرد

نفاق واضح است؛ اپل اولین قدم را می‌گذارد، اندروید تمسخر می‌کند و سپس به‌صورت خاموش همان کار را انجام می‌دهد.

زمانی که اپل در سال 2016 جک هدفون را از iPhone 7 حذف کرد، گوگل و سامسونگ دو سال بعد را به اجرای تبلیغاتی که به زندگی با دانگل می‌خندید، اختصاص دادند.

اما تا سال 2017، گوگل جک را از Pixel 2 حذف کرد و سامسونگ در سال 2019 با Galaxy Note 10 این کار را ادامه داد.

زمانی که اپل در سال 2020 شارژر را از جعبه iPhone 12 حذف کرد، سامسونگ این تصمیم را در شبکه‌های اجتماعی تمسخر کرد.

تنها چند ماه پس از آن، Galaxy S21 بدون شارژر عرضه شد و گوگل نیز در سال 2021 با Pixel 6 این کار را انجام داد.

سامسونگ و گوگل این وضعیت را مشاهده کردند، تمسخر کردند و سپس متوجه مقدار پولی شدند که از دست می‌دادند.

حذف پورت، بازار سودآوری برای هدفون‌های Galaxy Buds با قیمت 200 دلار و Pixel Buds با قیمت 150 دلار ایجاد کرد.

بسته‌شده مثل اپل، اما بدون صیقل اپل

اگر اندروید واقعاً بتواند روش‌نامهٔ اپل را اجرا می‌کرد، کاربران حداقل تجربه‌ای یکپارچه داشتند.

در عوض، آن‌ها بدترین ترکیب هر دو جهان را دریافت کردند. اکوسیستم اپل شاید بسته باشد، اما صیقلی است.

آیفون‌ها، مک‌ها و اپل‌واچ‌ها به‌ساده‌ای با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند؛ فایل‌ها به‌سرعت از طریق AirDrop منتقل می‌شوند و iMessage همه‌چیز را به‌طور همزمان نگه می‌دارد.

گوگل و سامسونگ یک هزارتوی برنامه‌ها، خدمات و پلتفرم‌ها ساختند که بر یک‌دیگر می‌لغزدند. اپل AirDrop را داشت که به‌طور بی‌نقص کار می‌کرد.

سامسونگ، با حکمتی بی‌نهایت، Quick Share را عرضه کرد. گوگل، شرکتی که واقعا اندروید را می‌سازد، Nearby Share را معرفی کرد.

هر دو کار یکسانی انجام دادند. هر دو از همان فناوری زیرساختی استفاده کردند. اما به‌مدت طولانی نتوانستند با یک‌دیگر ارتباط برقرار کنند.

دو گوشی اندروید — یکی سامسونگ، دیگری پیکسل — دو سیستم جداگانه و ناسازگار AirDrop داشتند.

یا تصور کنید ساعت هوشمند جدید Samsung Galaxy Watch 8 را بخرید. این یکی از بهترین ساعت‌های هوشمند اندروید است؛ اما شما گوشی‌های پیکسل را ترجیح می‌دهید.

شما فکر می‌کنید دو دستگاه پرچمدار اندروید به‌خوبی با هم کار می‌کنند؛ اما این‌طور نیست. برای قدم گذاشتن بیرون از حباب سامسونگ، مجازات می‌شوید.

قابلیت‌هایی مانند ECG یا مانیتورینگ فشار خون محدود هستند. سخت‌افزار توانایی دارد، نرم‌افزار موجود است، اما موانع برند این امکان را می‌گیرند.

گوگل نیز به همان اندازه مسئول است. به‌عنوان راهنمای پلتفرم اندروید، وظیفهٔ گوگل باید بهبود کلی اندروید باشد؛ اما به‌جای آن، بهترین جادوی نرم‌افزاری خود را گروگان می‌گیرد تا گوشی‌های پیکسل خود را به فروش برساند.

هزینهٔ یک کاربر اندروید بیش از همیشه بیشتر شده است

مردی ناراحت که یک آیفون در دست دارد و دستش را بر پیشانی‌اش گذاشته، در حالی که نماد اندروید در پس‌زمینه در گوش او نجوا می‌کند.
منبع: Lucas Gouveia / Android Police | Jihan Nafiaa / Shutterstock

این تصمیم‌ها به‌کیف پول شما ضربه می‌زنند و صبر شما را می‌آزمایند. آنچه اکنون می‌بینیم مالیات جدید و اجباری بر بودن به‌عنوان یک کاربر اندروید است.

شروع ساده است — شما برای گوشی‌های پرچمدار با قیمت‌های پریمیوم و سطح حرفه‌ای، که نسبت به ویژگی‌های گوشی ۳۰۰ دلار سال ۲۰۱۴ شما کمتر دارند، هزینه می‌پردازید.

سپس دوباره هزینه می‌کنید — یک دانگل USB‑C به ۳.5 mm به‌قیمت ۲۰ دلار می‌خرید فقط برای استفاده از هدفون‌های موجود که به‌خوبی کار می‌کنند. این موضوع برای ذخیره‌سازی نیز صدق می‌کند.

با حذف اسلات کارت SD — شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که یا هزینهٔ فریب‌کارانهٔ ذخیره‌سازی را پیشاپیش پرداخت کنید یا برای برنامه‌ای ابری ثبت‌نام کنید… … …

همچنین هزینهٔ ذهنی‌ای که روزانه پرداخت می‌کنید وجود دارد؛ این ده دقیقه‌ای که صرف می‌کنید تا بفهمید چرا ساعت Google Pixel شما با گوشی سامسونگ همگام نمی‌شود.

شما در بین دو نسخه تقریباً از هر برنامه گیر کرده‌اید: پیام‌های سامسونگ یا پیام‌های گوگل؟ سامسونگ‌پی یا گوگل‌والِت؟ بیکسی یا دستیار گوگل؟

آزادی را به فهرست مواردی که کاربران اندروید از دست می‌دهند اضافه کنید. به‌مدت ۱۵ سال، باز بودن، ویژگی اساسی این پلتفرم بود؛ این همان دلیلی است که کاربران پیشرفته به‌جای اپل، اندروید را انتخاب می‌کنند.

گوگل در حال ساختن دیوار نهایی است و از توجیه امنیتی محبوب اپل استفاده می‌کند. از سال ۲۰۲۶، گوگل سیاست جدیدی برای تأیید هویت توسعه‌دهندگان معرفی خواهد کرد.

طبق این قانون، هر توسعه‌دهنده — حتی کسانی که برنامه‌ها را خارج از فروشگاه Play توزیع می‌کنند — باید در گوگل ثبت‌نام کرده و هویت صادرشده توسط دولت و سایر مدارک شخصی را ارائه دهد.

توسعه‌دهندگانی که تصمیم به ناشناس ماندن بگیرند — همان‌طور که بسیاری از سازندگان متن باز این کار را می‌کنند — برنامه‌هایشان به‌طور کامل از نصب مسدود خواهد شد.

و نباید تعمیرات را فراموش کنیم. وقتی باتری پیکسل یا صفحه‌نمایش Galaxy S25 شما خراب می‌شود، به یک انحصار تعمیرات گران‌قیمت و اختصاصی که اپل سال‌ها پیش ایجاد کرد، منتقل می‌شوید.

تنها دلیلی که پیشرفتی می‌بینیم (مانند طراحی آسان‌تر برای تعمیر پیکسل 10 جدید) این نیست که این یک عمل نیک‌نیتی باشد؛ بلکه به‌دلیل تصویب قوانین جدید توسط اتحادیه اروپاست که تولیدکنندگان را ملزم می‌کند قطعات را به مدت هفت سال در دسترس قرار دهند.

راه‌حل تبدیل شدن به اپل نیست، بلکه ماندن در اندروید است

گوشی‌های اندروید هرگز هدف برتری بر آیفون نداشتند. آن‌ها هویت خود را به‌عنوان یک گزینهٔ جایگزین، پلتفرمی مبتنی بر انتخاب، آزادی و سفارشی‌سازی کسب کردند.

با دنبال کردن روش‌نامهٔ اپل، تولیدکنندگان اندروید به‌طور چشمگیری شکست خورده‌اند. آن‌ها یک آشفتگی پراکنده و مخالف کاربر خلق کردند.

آن‌ها تمام محدودیت‌های اپل را کپی کرده‌اند، در حالی که تنها اندکی از تجربهٔ «به‌سادگی کار می‌کند» را به کاربران ارائه می‌دهند.

این وسواس به‌طرز خنده‌دار، بهترین تبلیغی شده که اپل می‌توانست بخواهد.

راه‌حل افزودن دیوارهای بیشتر نیست؛ بلکه ساختن پل‌های بیشتر است. سامسونگ و گوگل باید بر هماهنگی سیستم‌های خود تمرکز کنند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا