نگاهی دیگر میتواند این خط را پذیراتر کند.
زمانی که گوگل اولین ساعت هوشمند خود را عرضه کرد، فوراً تحت تأثیر قرار گرفتم. شیشهٔ گنبدی و خطوط مینیمالیست تمیز، حس تازگیای به من دادند که بازاری پیشبینیپذیر را تازه میکرد. پس از سه نسل، هنوز هم به سیلوئت ساعت پیکسل علاقهمندم؛ این شکل جذاب، متمایز و بیچون و چرای «گوگل» است. اما همانگونه که این طراحی برای من جذاب است، یکی از جنبههای بسیار بحثبرانگیز این خط نیز محسوب میشود و بهتدریج قانع میشوم که این طراحی مانع از پذیرش گستردهٔ این ساعت میشود.
آیا مایلید نگاهی دوباره به مجموعه ساعت پیکسل بیاندازید؟
ظاهر شیک همیشه به معنای جهانی بودن نیست

ساعت پیکسل ۴ ادامهٔ رویکرد صیقلی گوگل را با حاشیهٔ نازکتر، صفحهٔ گنبدی Actua 360 روشنتر و بدنهای که نسبت به پیشین سبکتر و صیقلیتر بهنظر میرسد، به نمایش میگذارد. ظاهرش عالی است، تمام. اما همان استایلسازی که به ساعت حس پرمغروری میبخشد، برای بخش قابلتوجهی از کاربران احساس کوچک بودن، ظرافت بیش از حد یا مینیمالیسم افراطی ایجاد میکند.
خط ساعت پیکسل بهطور منحصربهفردی مینیمالیست است، اما این پیام همه کاربران را در بر نمیگیرد.
این یک نگرانی دربارهٔ دوام نیست (اگرچه این نیز یک مسألهٔ واقعی است)، بلکه بیشتر یک مسألهٔ زیباییشناسی است. نمایی با شیشهٔ گنبدی برجسته، حس «فشن‑اول» یا حتی «زنانه» (چنانکه هنگام استفاده از آن به من گفته شد) را القا میکند، در حالی که ساعت پیگیری سلامت قوی، عمر باتری بهتر و عملکردی دارد که سرانجام با اطمینان همراه است. مسئله ساده است: این طراحی برای برخی به شدت جذبکننده است و برای دیگران اصلاً جذاب نیست.
یک زبان طراحی، یک مسیر

فلسفهٔ گرد‑محور و فوقالعاده شیک گوگل به ساعت پیکسل هویت یکپارچهای میبخشد، اما در عین حال مخاطبان آن را محدود میکند. همه نمیخواهند گنبدی کوچک بر مچ داشته باشند؛ بسیاری ترجیح میدهند چیزی صافتر، بزرگتر یا با ظاهر سنتیتری داشته باشند. برخی دیگر به ظاهری ورزشیتر یا پیشرو در فناوری علاقهمندند. و برخی صرفاً به نمایشگری نیاز دارند که فضای خود را بهصورت کارآمدتری به کار بگیرد.
ساعتهای گرد به دلایلی محبوباند. بسیاری از خریداران به ساعتهای هوشمند گرد جذب میشوند زیرا ظاهر آنها شبیه به ساعتهای آنالوگ آشناست. برخی افراد ساعت اپل را کاملاً رد میکنند چون صفحهٔ مستطیلی آن، بیش از حد از این سنت فاصله گرفته است. ساعت پیکسل از نظر فنی معیار «گرد» را برآورده میکند، اما گنبدی شبیه به حباب و نمای فوقمینیمالیست آن، آن را به حوزهٔ آزمایشی میبرد. بسیاری از دوستان و آشنایان به من گفتند که یک سیلوئت کلاسیکتر و صافتر، بلافاصله حس پوشیدنی بیشتری میدهد. و در اکوسیستم Wear OS که بر پایهٔ انتخاب ساخته شده، گوگل باید این گزینه را ارائه دهد؛ در غیر این صورت خریداران بهسادگی به سراغ دیگر گزینهها میروند.
برخی خریداران ترجیح میدهند محصولی صافتر، بزرگتر یا با ظاهر سنتی داشته باشند.
ارائهٔ دو اندازه برای این خط واقعاً قابلستایید، اما بهطور اساسی زبان طراحی را همانند رویکرد سامسونگ برای «Classic» در مقابل «Standard» گسترش نمیدهد. وقتی همه ساعتهای پیکسل همان شکل و استایل را بهاشتراک میگذارند، کاربرانی که با این زیبایی هماهنگی ندارند، بدون گزینهای میمانند. آنها سایز را تغییر نمیدهند؛ بلکه برند را تغییر میدهند و سامسونگ یا OnePlus را میخرند.

در این میان، رقبا متوجه شدهاند که کاربران به تنوع استایل نیاز دارند. حتی اپل، شرکتی که برای یازده نسل ظاهر اصلی یکسانی را حفظ کرده بود، ارزش ارائهٔ طراحی دوم را هنگام معرفی سری بزرگومد و مقاوم Ultra به رسمیت شناخت. به همان ترتیب، ساعت Galaxy Ultra سامسونگ به ورزشکاران و ماجراجویانی که حضور حجیمتری بر مچ میخواهند، پاسخ میدهد. البته، تصمیم اخیر سامسونگ برای یکپارچهسازی خط اصلی خود تحت یک طراحی «تخممستطیلی» نشان میدهد که نظرات کاربران چقدر بهسرعت تغییر میکند وقتی گزینهها از بین میروند (خوانده شود: من و بسیاری دیگر از خط جدید متنفر بودیم). تنوع مهم است، بهخصوص در دستگاههای پوشیدنی.
در همین حال، رقبا گزینههای بیشتری ارائه میدهند، بهویژه بهصورت مدلهای مقاوم.
طراحی مجدد شارژر ساعت پیکسل ۴ بهوضوح متمایز است. داک مغناطیسی قویتری که امکان شارژ عمودی را میدهد، بهطور چشمگیری ارتقاء قابلتوجهی در کارایی ایجاد کرده است. ساعت بهمحکم در جای خود مینشیند، بهسرعت شارژ میشود و حالت ساعتدار مناسب برای میز کار را پشتیبانی میکند. این گونه بهبودهای روزانه نشان میدهد که گوگل حریص است نقاط دردسرآفرین را بازنگری کرده و تجربه کاربری را بهدقت تنظیم کند.
من ساعت پیکسل را دوست دارم. فقط میخواهم رشد کند.

این هیچگونه حجتی علیه ظاهر نمادین ساعت پیکسل نیست. من بهدلیل ساختار صاف و فشردهای که احساس راحتی میدهد و بهدرستی برای مچام اندازهگیری شده است، و همچنین بهندرت روی لباسها میچسبد (در مقایسه با سایر ساعتهای هوشمند که تجربه کردهام)، همچنان آن را میپوشم. با این حال، واقعیت این است که این طراحی برای همه جذاب نیست و این محدودیت، پتانسیل رشد این خط را کاهش میدهد.
گوگل پیش از این ثابت کرده است که میتواند مباحث اساسی نظیر کیفیت نمایش، دقت ردیابی تناسب اندام و شارژ سریع را بهخوبی تامین کند. گام بعدی بازطراحی نیست، بلکه ارائه گزینههای بیشتر است. یک متغیر دوم ساعت پیکسل با نمایی صافتر، بدنهای مقاومتر یا صرفاً سیلوئت متفاوت میتواند کاربرانی را جذب کند که میخواهند تجربهٔ پیکسل داشته باشند بدون «قطرهپیکسل». طراحی اصلی میتواند بماند، و قطعاً باید بماند؛ فقط شایستهٔ داشتن همخوانیهای دیگر است.