آخرین دستگاهی که هرگز به آن نیاز خواهید داشت

شرکت‌های فناوری در حال مسابقه برای به‌دست آوردن شکل فیزیکی هوش مصنوعی‌اند.

تصویر دستگاه‌های پوشیدنی هوش مصنوعی
تصویر از The Atlantic

این یک نسخه از The Atlantic است، خبرنامه‌ای که شما را از بزرگ‌ترین داستان‌های روز راهنمایی می‌کند، به کشف ایده‌های جدید کمک می‌کند و بهترین‌های حوزه فرهنگ را به شما توصیه می‌کند. برای دریافت آن اینجا ثبت‌نام کنید.

اولین اتفاقی که هنگام دست زدن به عینک اتفاق افتاد این بود که آهنگ «Starboy»، ترک رقصی سال ۲۰۱۶ تولید شده توسط The Weeknd و Daft Punk، با صدای بلند پخش شد. ایستاده در اتاقی با دکور آبی و تم فروشگاه اسکیت در شهر نیویورک—یکی از چند فروشگاه موقت متا در سراسر کشور—بی‌حوصله به کارمند کناری خیره شدم، چرا که دیگر نمی‌توانستم دستورالعمل‌های او را بشنوم.

عینکی که امتحان کردم، آخرین تلاش غول فناوری برای ایجاد «عینک هوشمند» است، که زیرمجموعه‌ای از دستگاه‌های پوشیدنی متصل به اینترنت است که بیش از یک دهه پیش به جریان اصلی وارد شد. این عینک‌ها به‌وسیله هوش مصنوعی نیرو می‌گیرند و با یک لوازم جانبی دوم به نام نئورال بند، یک کنترل‌کننده پارچه‌ای که دور مچ دست من می‌چرخید و حرکات مرا حس می‌کرد، قابل‌استفاده‌اند. با مرور یک منوی دیجیتال شناور، حدوداً می‌توانستم مکان خود را روی نقشه‌ای ساده از شهر ببینم؛ می‌توانستم تصویری از دید خود بگیرم؛ یا می‌توانستم به حالت گفت‌وگوی زنده وارد شوم که در آن عینک‌ها زیرنویس‌های زمان واقعی را از گویندگان دیگر در اتاق به‌صورت متنی می‌نوشتند. در دو عملکرد اول موفق شدم، اما در عملکرد سوم که به‌دلیل حساسیت و کندی‌اش مشکل‌دار بود—مشابه رفتار این عینک‌ها در نمایش زنده اولشان در سپتامبر—نتیجه نگرفته بود؛ به‌طوری که مدیر عامل متا، مارک زاکربرگ، درباره عدم پیروی این عینک‌ها از دستورات گفت: «این، این‌اِ… اتفاق می‌افتد».

اما نکتهٔ اصلی فروش هوش مصنوعی بود—درون این دستگاه فیزیکی، نسخهٔ شخصی‌سازی شده‌ای از چت‌بات اختصاصی متا تعبیه شده است. به‌نظری، کاربران می‌توانند به اشیایی که در زمینهٔ بینایی‌شان قرار دارد اشاره کنند و از عینک برای دریافت زمینهٔ زنده سؤال کنند (اگرچه این ویژگی در زمان آزمایش من به‌دلیل ارتباط Wi‑Fi ناپایدار مختل شد). زمانی که به‌صدای بلند پرسیدم که تا چه مدت می‌توانم یک بسته مرغ خام را در یخچال نگهداری کنم، پاسخی بر روی صفحهٔ عدسی نمایش داده شد: ۱ تا ۲ روز. درست است؛ اما چرا خودم این سؤال را روی گوشی جستجو نمی‌نمودم؟

این آزمایش، نکته‌ای آموزنده دربارهٔ نحوهٔ تعامل ما با کامپیوترها را نشان داد. همان‌طور که اشباع چت‌بات‌های هوش مصنوعی باعث تسریع گرایش به محاسبات مبتنی بر درخواست می‌شود، شرکت‌های فناوری در تلاشند تا راهی یافتند که فیلدهای متنی ChatGPT و سایر مدل‌های زبانی بزرگ را به شکل فیزیکی درآورند—چیزی که افراد بتوانند بدون کیبورد، ماوس یا صفحه‌نمایش معمولی آن را کنترل کنند. عینک‌های متا تنها یک تجلی از این ایده هستند. یک استارت‑اپ بر گردنبند معلق هوش مصنوعی به نام «Friend» سرمایه‌گذاری کرده است؛ دیگری، Sandbar، به‌صورت حلقه‌ای که حتی فرمان‌های زمزمه‌شده را تشخیص می‌دهد، حریم خصوصی را وعده می‌دهد. جذابیت این مفاهیم این است که شاید روزی نیازی به نوشتن درخواست‌ها نداشته باشند و کاربران را از وابستگی به زندگی صفحه‌نمایشی رهایی دهند.

به این فناوری یک حس نیمه‌اسطوره‌ای می‌بخشد؛ خالق Friend دستگاه خود را «مانند یک خدای» توصیف کرده (پاپ لئو در مورد چنین بیانی هشدار داده است). اما تجسم کامل AI هنوز وجود ندارد. «همان‌طور که تلفن‌ها و کامپیوترها بسیار عالی هستند، کاری جدید برای انجام داریم»، سام آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در یک گفت‌وگوی ضبط‌شده با جونی آیو، که در دوران استیو جابز طراح کلیدی اپل بود، گفت. (OpenAI و The Atlantic یک مشارکت شرکتی دارند.) جونی آیو در اوایل امسال با OpenAI همکاری کرد تا همان‌کاری را که آیفون برای تجربهٔ موبایل انجام داد، برای محاسبات مبتنی بر درخواست انجام دهد؛ ظاهراً در حال کار بر روی یک دستگاه هوش مصنوعی به‌اندازهٔ دست که بدون صفحه‌نمایش باشد . هر شکلی که داشته باشد، هم‌اکنون خود را از رقبا در یک راه اساسی متمایز کرده است: این دستگاه پوشیدنی نخواهد بود.

در میان تمام این خوش‌بینی‌های فناورانه دربارهٔ شکل فیزیکی هوش مصنوعی، سؤال اصلی این است که آیا واقعاً کسی می‌خواهد یک دستهٔ جدید از دستگاه‌ها داشته باشد یا خیر. دستگاه‌های هوش مصنوعی مورد آزمایش قرار گرفته‌اند، اما شکست خورده‌اند. به‌عنوان مثال، شرکت Humane که بیش از ۲۳۰ میلیون دلار جمع‌آوری کرد تا یک «پین» هوش مصنوعی بسازد. این محصول سال گذشته با نقدهای شدید رونق گرفت و کمتر از یک سال پس از آن به‌دلیل فروپاشی شرکت، به قطعات فروخته شد. مارکس براونلی، یوتیوبر، گفت: «هر چیزی که این پین انجام می‌دهد، یک گوشی هوشمند مدرن بهتر و سریع‌تر انجام می‌دهد». یک استارت‑اپ به نام Rabbit نیز سال گذشته یک دستگاه هوش مصنوعی دستی عرضه کرد که همانند آن شکست خورد؛ Tom’s Guide به‌تازگی گزارش داد که برخی از کارکنان این شرکت ماه‌ها حقوقشان پرداخت نشده است. تاکنون، عینک‌های متا به‌نظر می‌رسد موفق‌ترین محصول از میان دستهٔ جدید محصولات فیزیکی هوش مصنوعی باشند. تا فوریه، این شرکت حدود ۲ میلیون جفت عینک فروخته است—عدد بسیار کمتری نسبت به «ده‌ها میلیون» ساعت‌هوشمند که اپل هر سال می‌فروشد. این عینک‌ها همچنین منبع درآمد نسبتاً کوچکی برای متا هستند که اکنون ارزش حدود ۱٫۵ تریلیون دلار دارد.

جذابیت زندگی بدون صفحه‌نمایش و کارایی روزافزون چت‌بات‌ها می‌تواند مشتریان بیشتری را به سمت دستهٔ نوظهور دستگاه‌های هوش مصنوعی سوق دهد. اما حتی اگر تعداد بیشتری از مشتریان این دستگاه‌ها را بخخرند، انتظار اینکه به‌زودی جایگزین گوشی هوشمند یا لپ‌تاپ شوند، غیرواقعی است: ما به‌سختی به صفحه‌نمایش‌های موجود وابسته‌ایم. همچنین عامل خجالتی بودن این دستگاه‌ها وجود دارد. چت‌بات متا با گفتن «Hey, Meta» فراخوانی می‌شود، که برایم در مکان عمومی گوش‌پذیر و ناخوشایند بود. اگرچه نئورال بند امکان کنترل بی‌صدا از طریق حرکات دست را می‌دهد، اما بیان پرسش‌ها به‌صورت صوتی معمولاً ساده‌تر است—و به نحوی عجیب‌تر. این دستگاه‌ها نیز ارزان نیستند: پین هوش مصنوعی Humane قیمت ۶۹۹ دلار دارد، به‌همراه اشتراک ماهانهٔ ۲۴ دلاری. عینک‌های جدید متا و باند همراه آن از ۷۹۹ دلار شروع می‌شوند—قیمتی که معادل یک iPhone 17 نو است.

هر چه در آینده در مسابقه برای به دست آوردن نهایی‌ترین دستگاه هوش مصنوعی پیش بیاید، باید به‌تنهایی و خارج از دوگانهٔ ثابت‌شدهٔ گوشی‑لپ‌تاپ ایستادگی کند. اما تاکنون، خیال یک جهان بدون صفحه‌نمایش تنها یک تخیل باقی مانده است—یک تخیل. بدون راهی برای قانع کردن کاربران به رها کردن صفحه‌نمایش‌های موجود، یک دستگاه هوش مصنوعی تنها به بار دیجیتال اضافه خواهد کرد.

پس از تحویل عینک‌ها به کارکنان متا، سوار قطار R شدم و به دفترم برگشتم. حدود یک دقیقه پس از سوار شدن، تقریباً تمام صفحه‌نمایش‌های داخل واگن—از نوارهای مستطیلی که تمام طول واگن را پوشش می‌دادند تا پنل‌های نصب‌شده بالای صندلی‌ها—به رنگ آبی عمیق می‌درخشیدند. سرم را بلند کردم؛ تبلیغی برای عینک‌هایی که تازه امتحان کرده بودم به چشمم خورده بود. تمام افرادی که زیر آن نشسته بودند، در حال استفاده از گوشی خود بودند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا