

ماه گذشته، مجموعاً ۲۶۰۰ یورو برای دو گوشی هوشمند سطحبالا هزینه کردم – نه به خاطر دوربینها، هوش مصنوعی یا پردازندهها، بلکه برای پاسخ به یک سؤال ساده: کدام یک بهترین خدمات را به اودیوفیلها ارائه میدهد؟
سامسونگ گلکسی Z Fold 7 و آیفون 17 پرو هر کدام در آلمان حدود ۱۳۰۰ یورو قیمت دارند – که معادل تقریباً ۱۴۰۰ دلار آمریکا برای هر یک است. و نه، من هیچ ارتباطی در سامسونگ یا اپل ندارم که بتوانند برای من گوشیهای امانی بفرستند. من هر دو را با پول خودم خریدم، چون اودیوفیلها هنوز زیرمجموعه کوچکی از کاربران گوشیهای هوشمند را تشکیل میدهند. ما برای گوگل یا اپل اهمیت نداریم، اما این مانع از این نمیشود که به اینکه کدام گوشی موسیقی ما را بهتر پخش میکند، وسوسهمند شویم.
حالا، پیش از آنکه نوجوانان سختگیر شروع به فریاد زدن بیمنطقی دربارهٔ «فانبویسم»، «کریپل» یا «شیپل» کنند، بدانید که من واقعاً بین این دو گوشی درنگ میکنم. اگر تصمیمگیری آسان بود، هرگز دو گوشی را نخریدم. صرف €2600 صرفنظر از وفاداری به پلتفرم یا پرستش برند، صرفاً برای یافتن پاسخهای واقعی به سؤالات واقعی بوده است که برای کسانی که گوشیهای هوشمندشان را بهعنوان منبع موسیقی یا کنترل از راه دور میدانند، اهمیت دارد.
پس از یک ماه تست کنار هم، هر دو گوشی را از سه زاویه مختلف ارزیابی کردهام: بهعنوان منبع بلوتوث، بهعنوان منبع هدفون کابلی (بیتردید با استفاده از دانگلهای DAC) و بهعنوان واسط پخش استریم. و نتایج پیچیدهتر از آنچه انتظار میرود، هستند.

هدفونهای بلوتوث
در نگاه اول، آیفون ۱۷ پرو دارای ویژگیای است که سامسونگ نمیتواند داشته باشد: یکپارچهسازی کامل با AirPods. کنترلها در قالب یک برنامهٔ قابل نصب نیستند—آنها مستقیماً در iOS تعبیه شدهاند. و برای تماسهای تلفنی، AirPods Pro ۲ و ۳ بیرقیب باقی میمانند. علاوه بر این، حذف فعال نویز مدل Pro 3 از تمام چیزهایی که تاکنون شنیدهام برتری دارد، اگرچه شرکت اپل پاسخ فرکانسی Pro 3 را با کمی تقویت باس و ترین تنظیم کرده که باعث میشود میانهپهنه کمی کمتر واضح باشد. مقدار دقت شما در این مورد وابسته به میزان صدایتان است—تصحیح منحنی فلچر‑مانسون به این معناست که معادلسازی «لبخنددار» در ولومهای پایینتر واضحتر میشود. DSP اپل در اینجا هوشمندانه است، اما این هم هدفونهای AirPods Pro 3 را هدفی متغیر برای کسانی میکند که میخواهند به ارزیابیهای فنی بپردازند. و مطمئنم که جایی خواندهام که اپل پیش از این، با آپدیت فیرمویر پس از عرضه، پاسخ فرکانسی Pro 3 را بهصورت ظریف تغییر داده است.
اما اینجاست که آیفون با مشکل مواجه میشود: هنوز فقط از کدکهای AAC و SBC پشتیبانی میکند. همینقدر. اگر هدفونی نظیر Sennheiser HDB 630 با پشتیبانی از aptX Adaptive داشته باشید؟ یا Bowers & Wilkins PX8 S2 با قابلیت aptX Lossless؟ آیفون نمیتواند با آنها هماهنگ شود: بهجای آن، استریم را با AAC به هر یک از این دو هدفون خواهد فرستاد.

تفاوتهای صوتی بین کدکها کوچک اما قابلشنیدن هستند. استفاده از دانگل USB BTD 700 شرکت Sennheiser (که از aptX Adaptive پشتیبانی میکند) در مقایسه با AAC داخلی آیفون، باعث میشود آهنگ “Ambulance Blues” اثر نیل یانگ در آیفون صافتر بهنظر برسد، با کمی کمبود تراشدن سَر و کیفیت فضایی فشرده. BTD 700 بعدیسازی آهنگ را گسترش میدهد و اعوجاجهای بالای سَر را کاهش میدهد. بله، این یک دانگل اضافی است که باید بهخاطر سپرده شود، بهراحتی گم میشود، و من نگران اینام که اگر بهدرستی نشینم، از سوکت USB جدا شود. اما بهبود واضح است.
سامسونگ Z Fold 7، همانند تمام گوشیهای اندروید، پیشنصبشده با LDAC برای سازگاری با سری Sony WH‑1000XM میآید. این دستگاه تاشو همچنین شامل کدک aptX اصلی است: نه aptX Adaptive و نه aptX Lossless، فقط aptX معمولی.
در اینجا باید مراقب باشید! به حرفهای مبنی بر اینکه aptX Adaptive قادر به پخش hi‑res است، باور نکنید. این یک کدک فشردهای است که میتواند جریانهای ۲۴‑بیت/۹۶ kHz را پخش کند، اما ابتدا آنها را به حدود یک‑پنجم سایز اصلیشان فشرده میکند تا در لولهٔ بلوتوث جا بگیرد. این برای بیشتر موقعیتها خوب است، اما وقتی بهوسیلهٔ Boards of Canada از طریق Sennheiser HDB 630 گوش میکنید، فاصلهٔ قابلشنود کافی بین aptX سامسونگ و aptX Adaptive دانگل BTD 700 وجود ندارد تا من را به ترک دانگل در خانه وادار کند.
اما صبر کنید. Bowers & Wilkins PX8 S2 از aptX Lossless پشتیبانی میکند که پخش استریم با کیفیت CD را از طریق بلوتوث وعده میدهد. با این حال Z Fold 7 از این قابلیت پشتیبانی نمیکند. آیفون ۱۷ پرو نیز (و تمام مدلهای آیفون) چنین پشتیبانی ندارند. بنابراین برای هر دو گوشی، اگر بخواهیم عملکرد نظری حداکثری بلوتوث را هنگام پخش Cocteau Twins با «Four‑Calendar Café» با کیفیت CD داشته باشیم، لازم است از دانگلها استفاده کنیم.
اما نکته این است: aptX Lossless برای من ارزش فشار اضافه روی aptX معمولی را ندارد، اگر به معنای گذاشتن یک دانگل در سوکت USB گوشی باشد. بهبودهای صوتی آن در بهترین حالت جزئی هستند – شنیدن آن سختتر از جهش از AAC به aptX Adaptive – و در قالب تبادل راحتی با یک مزیت صوتی جزئی است. من ترجیح میدهم دانگل را در خانه بگذارم و از فشردهسازی فشردهٔ aptX استاندارد که فوقالعاده کارآمد است، استفاده کنم. نمیتوانم بفهمم چرا سامسونگ aptX Lossless را که سونی و آسوس دارند، نپذیرفت.
تمام اینها را برای این گفتن میآوردم که پشتیبانی اندروید از کدکهای بلوتوث یک آشوب سردرگمکننده است، اما حتی با پیچیدگیهای فشردهسازی افتدار کدکهای مختلف aptX شرکت Qualcomm، Z Fold 7 نسبت به آیفون ۱۷ پرو در زمینه هدفونهای غیر‑AirPod مزیت دارد. و همیشه باید به یاد داشته باشیم که سختافزار هدفون تأثیر بسیار بیشتری بر آنچه میشنویم نسبت به هریک از این تفاوتهای کدکی دارد.

هدفونهای سیمی
همچنین آیفون ۱۷ پرو و هم سامسونگ Z Fold 7 هیچ پورت هدفون ندارند. این را قبلاً میدانستید. برای هدفونهای سیمی، به دانگل DAC نیاز داریم. من اخیراً از Campfire Audio Relay استفاده میکنم، اگرچه موارد زیر برای هر DAC USB صادق است.
و این همانجاست که آیفون بهوضوح برتری مییابد. آیفون ۱۷ پرو، همانند تمام آیفونها، صدا را بهصورت بیتپرفکت از سوکت USB‑C خود ارسال میکند. اگر یک جریان ۱۶‑بیتی/۴۴.۱ kHz پخش کنید؟ بهصورت ۱۶‑بیتی/۴۴.۱ kHz به DAC میرسد. اگر یک فایل ۲۴‑بیتی/۹۶ kHz پخش کنید؟ همانطور، ۲۴‑بیتی/۹۶ kHz به DAC میرسد. iOS بهصورت دیجیتال جریان صوتی را دستکاری نمیکند.
اندروید این کار را انجام میدهد. سامسونگ همهچیز را به ۴۸ kHz بازنمونهگیری میکند. آن فایل ۲۴‑بیتی/۹۶ kHz به ۲۴‑بیتی/۴۸ kHz تبدیل میشود. مجموعه CD خود را که با دقت به ۱۶‑بیتی/۴۴.۱ kHz رپ کردهاید؟ اکنون ۱۶‑بیتی/۴۸ kHz است. این بازنمونهگیری تا چه حد قابلشنواست؟ این موضوع در محافل اودیوفیل بهطور شدید بحث میشود، اما خالصگرایان از آن متنفرند.
راهحل شامل برنامههایی است که الگوریتم بازنمونهگیری اندروید را میگذرانند. Roon ARC میتواند مستقیماً با دانگل DAC ارتباط برقرار کند، بهشرط فعالسازی درایور USB آن در تنظیمات. ناگهان، پخش بیتپرفکت روی اندروید دریافت میکنید، بههمراه گزینههایی برای کراسفید، تنظیم سطح صدا و تصحیح هدفونها. اما نیازی نیست برای دستیابی به اینچیز در اندروید از برنامههای سومنواخت استفاده کنید؛ iOS بهصورت بومی این امکانات را دارد.
اگر توسعهدهندگان iOS میتوانند صدای بیتپرفکت ارائه دهند، اندروید نیز میتوانست این کار را انجام دهد—اگر بخواهند.

سطوح کنترل
در اینجا موضوع کمی از مسیر اصلی منحرف میشود. آیفون ۱۷ پرو تجربهٔ معمولی گوشی هوشمند را ارائه میدهد: صفحه نمایش عمودی، ناوبری شناختهشده، هیچ چیز انقلابی. عملکردش خوب است.
سامسونگ Galaxy Z Fold 7 یک موجود متفاوت است. وقتی آن را باز میکنید، ناگهان یک تبلت مینیاتیک در دست دارید. اکثر اپلیکیشنهای استریم از فضای صفحه نمایش اضافی بهره میبرند و استفاده از آن لذتبخش است. Roon، Plexamp، Apple Music – همه به تجربهای شبیه مجله تبدیل میشوند. تصویر آلبوم دوباره بهعنوان هنر ظاهر میشود، نه فقط یک تصویر کوچک بهسایز پاکتمک.
من صفحهٔ قابلباز شدن را بیشتر از آنچه انتظار میرفت، حتی در مترو استفاده میکنم. بله، این باعث میشود شبیه یک خودنماییگر صوتی بهنظر برسیم — هدفونهای بزرگ، گوشی بزرگ، مرور B‑سایدهای براین ایونو. این شبیه گشتن در یک جعبهٔ وینیل نیست، اما به اندازهٔ رضایتبخشترین کنترل استریم در سال ۲۰۲۵ است.
و برای این مقایسهٔ گوشیهای هوشمند، من لیست پخش موسیقی برای گوش کردن تهیه نکردم. من لیستی از آهنگها ساختم که از آلبومهای دارای کاورهای نمادین استخراج شدهاند: Low از دیوید بوی، Four‑Calendar Café از Cocteau Twins، Music Has the Right to Children از Boards of Canada، Vespertine از بیورک، Another Green World از اینو و On the Beach از نیل یانگ. Apple Music حتی امواج روی کاور نیل یانگ را متحرک میکند — یک لمس بسیار دلنشین.
Roon Remote در این زمینه نیاز به بهبود دارد. تعویض بین حالت باز و بستهٔ Z Fold 7 نیاز به راهاندازی مجدد کامل برنامه دارد. همچنین نمایش تصویر کاور «در حال پخش» در Roon ARC میتواند بزرگتر باشد. این یک حوزه است که Plexamp در آن پیشی میگیرد. اما مطمئنم Roon بهزودی این مشکلات را رفع خواهد کرد؛ چرا که اکنون تحت مالکیت سامسونگ است.

ماتریس تعادل
پس از یک ماه با هر دو گوشی، هنوز نتوانستم برندهای واضح انتخاب کنم. آیفون ۱۷ پرو ادغام کاملاً یکپارچهٔ AirPod و خروجی صوتی بیتپرفکت USB را بدون هیچ دردسر ارائه میدهد، اما با هدفونهای Sennheiser و Bowers & Wilkins فقط از AAC پشتیبانی میکند. برای کسی که عمیقاً در اکوسیستم اپل قرار دارد و از AirPods Pro و مجموعهٔ دانگلهای DAC استفاده میکند، این انتخاب واضح است.
سامسونگ Galaxy Z Fold 7 با کدکهای بلوتوث با صدای بهتر برای هدفونهای غیر‑اپل و نمایشگر بازشوندهٔ بینظیر برای مرور موسیقی مقابله میکند. بازنمونهگیری اندروید آزاردهنده است، اما برای همه بهاستثناء طرفداران hi‑res، بهراحتی میتوان آن را نادیده گرفت. و اگر نگران شکننده بودن مفصل سامسونگ هستید، من شما را «بومر» نمینامم. کافی است تست استرس جریریگاتینثینگ را ببینید؛ طرز آزمونی که تصورش نمیکنید. این مفصل به خوبی میماند.
در اصل، هر دو این گوشیها سازشهایی دارند که نباید در این رنج قیمتی وجود داشته باشد. هیچکدام برای تمام اودیوفیلها کامل نیست. باید تعادلی را که بیشترین تحمل را دارید، انتخاب کنید.
و انتخاب نهایی شما، اگر داشته باشید، تا حد زیادی به تجهیزات موجودتان بستگی دارد. اگر کاربر AirPods هستید که گاهی از هدفونهای سیمی استفاده میکنید، آیفون ۱۷ پرو گزینهٔ مناسب است. اگر هدفونهای بلوتوثی از برندهایی مانند سونی، Bowers، Focal، T+A, Sennheiser یا Mark Levinson دارید و بههمینطور بهعنوان یک جمعآورنده وینیل به کاورهای آلبوم علاقه دارید، احتمالاً سامسونگ Galaxy Z Fold 7 را میخواهید.
آیا میخواهید هر دو جهان را داشته باشید؟ باید هر دو را خریداری کنید و مثل من کمی خجالتی شوید. علاوه بر این، هزینهٔ آن بسیار زیاد است.
پاسخ واقعی شاید این باشد که منتظر گوشی هوشمندی بمانیم که همهچیز را بهدرستی انجام دهد. اما با توجه به نگرش صنعت گوشیهای هوشمند نسبت به اودیوفیلها، ما برای همیشه منتظر خواهیم ماند. ما همچنان یک بخش بسیار کوچک از کاربران پیشرفتهایم و آنها میدانند که ما بههر حال گوشیهایشان را خریداری میکنیم.
اطلاعات بیشتر: اپل | سامسونگ
