«The Morning Show» از حد تعجب فراتر است؛ اما هشدارهایش درباره هوش مصنوعی این‌چنین نیستند.

«دربارهٔ ما چه می‌شود؟ آیا همهٔ ما توسط هوش مصنوعی جایگزین می‌شویم؟»

«The Morning Show» از حد تعجب فراتر است؛ اما هشدارهایش درباره هوش مصنوعی این‌چنین نیستند.

حدود پنج دقیقه پس از آغاز فصل چهارم، سریال The Morning Show که در Apple TV پخش می‌شود، واژگان داغی نظیر اخراج‌ها، خریدهای اجباری و هوش مصنوعی مولد را به صحنه می‌آورد. این موضوعات مدتی است که صنعت رسانه را مختل کرده‌اند و تبدیل به سوختی برای این سریال پرستاره و پر از جلوه‌های اغراق‌آمیز شده‌اند. در صحنهٔ آغازین، استلا بَک (گریتا لی)، مدیرعامل شبکه UBN، در یک جلسه عمومی اعلام می‌کند که برای پوشش رقابت‌های المپیک ۲۰۲۴، شبکه از هوش مصنوعی برای دوبلهٔ صداهای گزارشگران به زبان‌های مختلف استفاده خواهد کرد. استلا با غرور می‌گوید: «این اولین قدم به سمت شخصی‌سازی کامل محتوا است»، و بلافاصله یکی از کارمندان دست خود را بلند کرده و می‌پرسد: «دربارهٔ ما چه می‌شود؟ آیا همهٔ ما توسط هوش مصنوعی جایگزین می‌شویم؟» نگاهی به پایگاه اطلاع‌رسانی اخراج‌های مؤسسه روزنامه‌نگاران مستقل نشان می‌دهد که این نگرانی تا حدی بازتابی از واقعیت است؛ به‌خصوص که همزمان با رشد OpenAI و ابزارهای مشابه در عرصهٔ رسانه‌ای، نگرانی‌ها تشدید می‌شود.

در The Morning Show، استلا و سالنگر ارشد UBN، الکس لوی (جنیفر آنیستون)، نگرانی کارمند را به‌سرعت رد می‌کنند، اما گفت‌وگوهای خصوصی آن‌ها نشان می‌دهد که به‌ضیقایت به شانس می‌چسبند و از احتمال شورش کارکنان می‌ترسند. هم‌زمان که فصل جدید پیش می‌رود، ورود UBN به هوش مصنوعی به‌طرز شگفت‌انگیزی برعکس می‌شود و برای همه، حتی خودشان، عواقب ناخوشایندی دارد! این سریال به کارگردانی جی کارسون پیش از این به مباحث زمان‌مند پرداخته است؛ همانند داستان‌های مربوط به جنبش #MeToo، بیماری کووید‑۱۹ و قیام ۶ ژانویه. در مسیر خود، The Morning Show فرهنگ کاری سمی پر از ماجراجویی‌های عاشقانه، خیانت‌ها، اخاذی و پوشش‌دادن حقایق را به نمایش می‌گذارد… به عبارتی، جای تعجب نیست که این فصل جدید، با سبکی که همیشه بیش از حد است، مضرات ناشی از به‌کارگیری فناوری نامطمئن در اتاق خبر و سعی در جایگزینی استعدادهای تربیت‌شده با آن را به تصویر می‌کشد.

متقاعد شده توسط عضو هیئت مدیره سلین دومون (ماریون کوتیارد)، استلا برنامهٔ هوش مصنوعی خود را زودتر از موعد در قسمت ششم به نمایش می‌گذارد و واکنش اولیه مثبت است. اما چت‌باتی، که شبیه به استلا است، رازهایی که استلا واقعی به‌صورت ناامیدی به آن واگذار کرده بود، از جمله رابطهٔ پنهان او با همسر سلین، مایلز (آرون پیر)، فاش می‌کند. به‌علاوه، استلا‑هوش مصنوعی ابتکارات DEI شرکت را مسخره کرده و در حضور جمعی بزرگ توهین‌های نژادپرستانه و جنسیتی می‌پذیرد. در پایان قسمت «اگر پس»، سلین ارتقا می‌گیرد در حالی که استلا استعفا می‌دهد و پس از ترک مایلز، به‌تنهایی به ایتالیا می‌نشیند. The Morning Show این چرخ‌و‌پشت را به‌طرز درام‌گونه اجرا می‌کند، اما خود روایت چندان پیش‌بینی‌پذیر نیست. ادغام هوش مصنوعی و روزنامه‌نگاری می‌تواند به گسترش شایعات و اطلاعات غلط منجر شود؛ به‌عنوان مثال، ماه گذشته، خبرگزاری Fox News ویدیوهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی دربارهٔ برش مزایای SNAP را به‌عنوان واقعیت پخش کرد و سپس مقاله را بازنویسی کرد. فریب مردم به‌طور فزاینده‌ای آسان شده و تشخیص حقیقت از دروغ سخت‌تر از پیش می‌شود. رسانه‌هایی که به این سؤ سوژه می‌افتند یا بدتر از آن، خود این محتوای تقلبی را بدون اشاره به تقلب به کار می‌برند، قطعاً به مشکلات منجر می‌شوند.

در فصل چهارم The Morning Show، الکس با این مسئله مواجه می‌شود وقتی تکنولوژی‌ای را که پشتوانه‌اش بوده، خود مانع پیشرفت او می‌شود. پس از این‌که در قسمت افتتاحیه، الکس مصاحبه‌ای زنده با شمشیرزن ایرانی به نام رویا ناظری (آوا لبیزارزاده) انجام داد، او به درخواست رویا و پدرش برای فرار، آن‌ها را با خود با ماشین از ساختمان خارج می‌کند. در قسمت دوم، یک دیپ‌فیک از الکس ظاهر می‌شود که او را در برنامه‌ریزی فرار این دو متهم می‌کند؛ مسأله‌ای که می‌تواند الکس و شرکت را در تضارب با FBI قرار دهد. با این خط‌ داستانی‌ها، The Morning Show گفت‌و‌گوی مهمی دربارهٔ سوءاستفاده از هوش مصنوعی را به پیش می‌برد. اخیراً، سریال The Paper از Peacock نیز به مشکلات هوش مصنوعی اشاره کرد (چلسی فری، ویراستار/گزارشگر، با طعنه می‌گوید: «هوش مصنوعی هرگز نمی‌تواند من را جایگزین شود» در افتتاحیه سریال هنگام انتخاب داستان‌ها برای صفحهٔ اصلی)، در حالی که شور و اشتیاقی برای روزنامه‌نگاری واقعی نشان می‌دهد.

بدیهی است که این موضوع پیش از این نیز در سریال‌های تلویزیونی به‌عنوان مسأله‌ای حساس مطرح شده است. درام‌های علمی‑تخیلی و فانتزی نظیر Black Mirror، Westworld، Person of Interest و Mrs. Davis هوش مصنوعی را به‌عنوان شریر یا داستانی هشداردهنده به کار برده‌اند. اما اکنون، تصویرسازی بیشتر به فشارهای ناشی از ادغام به‌نظر می‌رسد هوش مصنوعی در زندگی روزمره‌مان می‌پردازد. نمونه‌ای دیگر می‌توان به The Studio از Apple TV اشاره کرد که در قسمت هفت، علاقه هالیوود به هوش مصنوعی را به‌صورت طنزآمیز به تصویر کشید؛ وقتی کارگردان نیکلاس استولر برای صرفه‌جویی در زمان انیمیشن، به هوش مصنوعی روی آورده بود. South Park نیز پس از اینکه رندی مارش (تری پارکر) برای مشاوره زناشویی به ChatGPT مراجعه کرد، به‌طور انتقادی به آن پرداخت. یکی از راه‌های درک سریال Pluribus از وینس گیلگان این است که آن را به‌عنوان یک تمثیل از اینکه چگونه تکیه بر هوش مصنوعی می‌تواند تفکر انتقادی یا خلاق را مسدود کند، ببینیم. (در اعتبارنامه‌های نمایش، اعلام می‌شود که این اثر بدون استفاده از «یک ماشین سرقت ادبی پرمصرف انرژی» ساخته شده است.) همان‌طور که این فناوری به‌نظر می‌رسد در تمام جوانب زندگی قابل چشم‌پوشی نیست، طبیعتاً تلویزیون به بررسی آن می‌پردازد. اگرچه The Morning Show سریالی برای واقع‌گرایی نیست، هشدارهای آن دربارهٔ این موضوع باید جدی گرفته شوند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا