این روش برای حکمرانی بر یک کشور مناسب نیست

تصویری بسیار پیکسل‌دار از پرتره جرج واشنگتن.
اعتبار… Enigmatriz

آلبانی اولین کشوری است که گام واقعی به سوی «حکمرانی الگوریتمی» برمی‌دارد. در ماه سپتامبر نخست‌وزیر این کشور اعلام کرد که تمام تصمیمات مربوط به انتخاب تأمین‌کنندگان خصوصی برای ارائه کالاها و خدمات به دولت آلبانی — که بیش از یک میلیارد دلار سالانه هزینه می‌شود — توسط یک آواتار هوش مصنوعی به نام دیلا اتخاذ خواهد شد. آلبانی سال‌ها از فساد، به‌ویژه در این حوزه، رنج می‌برد. تصور می‌شود دیلا، به‌عنوان الگوریتمی بی‌طرف و کارآمد، راه‌حل باشد.

این یک معاملهٔ فریب‌انگیز است: وقتی نظام‌های دموکراتیک به شکست می‌رسند، به سادگی می‌توانند جایگزین شوند توسط الگوریتم‌ها. اما این واکنش نادرست است. الگوریتم‌ها می‌توانند کارایی را بهینه‌سازی کنند، اما در تصمیم‌گیری بین ارزش‌های متقابل توانایی ندارند — همان انتخاب‌هایی که هستهٔ سیاست دموکراتیک را تشکیل می‌دهند. بدون شفافیتی دربارهٔ چگونگی دست‌یابی دیلا به نتایج و بدون سازوکارهایی برای به چالش کشیدن تصمیمات آن، شهروندان به‌طور ناگزیر احساس ستم می‌کنند و راهی برای جبران ندارند.

به‌جای جایگزینی دموکراسی با هوش مصنوعی، باید از هوش مصنوعی برای تجدید حیات دموکراسی استفاده کنیم تا آن را پاسخگو، مشارکتی و شایستهٔ اعتماد عمومی سازیم.

متأسفانه، این همان مسیری نیست که ما هم‌اکنون در آن قرار داریم.

اکثریت بزرگسالان در ۱۲ کشور با درآمد بالا اظهار نارضایتی می‌کنند از نحوهٔ عملکرد دموکراسی خود. این نارضایتی در چرخ‌دروهای آتش‌زده، فروشگاه‌های خراب‌شده و خیابان‌های پر از گاز اشک‌آور مشهود می‌شود — به‌نظر می‌رسد پروسهٔ بی‌پایانی از اعتراضات به حکومت‌هایی که به‌نظر بیکاری، ناکارآمدی و فساد می‌رسانند، ادامه دارد.

در همین حال، سیستم‌های هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت هستند. ما پیش از این مدل‌هایی داریم که در زمینه‌هایی همچون هندسه و تصویربرداری پزشکی، عملکرد برتر از انسان را نشان می‌دهند. همچنین عموم مردم با این فناوری آشنایی بیشتری پیدا می‌کنند (اگرچه آمریکایی‌ها نسبت به بسیاری از سایر کشورها، به‌ویژه چین، به‌طور قابل‌توجهی کمتر از هوش مصنوعی بهره می‌برند).

پس شاید تعجب‌آور نباشد که مردم در سراسر جهان به‌جای نظام‌های دموکراتیک سنتی، به سیستم‌های نوظهیر هوش مصنوعی اعتماد می‌کنند. سه مرحلهٔ نظرسنجی که توسط پروژهٔ هوش جمعی بین مارس و اوت ۲۰۲۵ انجام شد، به‌طور مداوم نشان داد که مردم بر این باورند چت‌بات‌های هوش مصنوعی می‌توانند تصمیمات بهتری از جانب آن‌ها اتخاذ کنند تا نمایندگان منتخبشان.

این الگو به قدمت خودِ سیاست برمی‌گردد: وقتی دموکراسی در ارائه نتایج به‌سختی می‌کوشد، مردم به سوی مردان قوی، اقتدارگرایان و اکنون الگوریتم‌ها می‌پیچند، به‌امید به‌دست آوردن شایستگی به‌جای هرج و مرج.

اما تعویض مناظرهٔ دموکراتیک با کارایی الگوریتمی، بحران اصلی را حل نمی‌کند؛ فقط شکل دیگری از فاصله بین مردم و قدرت را جایگزین می‌کند. زمانی که الگوریتم‌ها، به‌طور مثال، تخصیص بودجه یا مزایای عمومی را بدون هیچ توضیح و بدون امکان تجدیدنظر تصمیم می‌گیرند، نتیجه همان احساس بیگانگی و ناامیدی است که ما قبلاً از نهادهای دور و بی‌پاسخ می‌بینیم — با این تفاوت که دیگر کسی برای پاسخگو بودن وجود ندارد. هنگامی که کرامت انسانی به‌عنوان نکته‌ای پس‌از‌فکر در نظر گرفته می‌شود، قطبی‌سازی عمیق‌تر می‌شود و اعتماد به‌طور بیشتری فرسای می‌شود.

این مشکلات، خطراتی را که هوش مصنوعی قبلاً ایجاد می‌کند، تشدید می‌نمایند. الگوریتم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی امروزی عمدتاً بر پایهٔ مدل‌های تجاری ساخته شده‌اند که در آن تضاد، منبع درآمد محسوب می‌شود. چون خشم مردم را به کلیک کردن وادار می‌کند، سیستم‌های رتبه‌بندی مؤلفه‌های پراکنده‌ترین را نمایش می‌دهند، باعث تکه‌تکه شدن گفتمان عمومی می‌شوند و ما را به «اتاق‌های اکو» می‌کشند که در آن رسیدن به توافق به‌نظر غیرممکن می‌آید. هرچه هوش مصنوعی قدرتمندتر و قادر به دستکاری ایدئولوژیکال شود، این تهدیدها تنها شدت می‌گیرند.

برای نجات دموکراسی، آمریکا نیازمند مسیر دیگری است: مسیری که از هوش مصنوعی بهره بگیرد تا به مردم صدا و توان بیشتری در تصمیم‌گیری‌های سیاستی ارائه دهد و نتایج بهتری به‌دست آورد.

هوش مصنوعی می‌تواند به بهبود کارایی دولت‌ها کمک کند، از سینه به سینه‌های بوروکراتیک کشیده، خدمات عمومی را ارتقا دهد و فرآیند تصمیم‌گیری را برای عموم باز کند. در تایوان، سکو vTaiwan بیش از یک دهه است که نشان داده است چگونه هوش مصنوعی می‌تواند تقویت‌کنندهٔ مناظرهٔ دموکراتیک باشد و جایگزین آن نشود. وقتی Uber در سال ۲۰۱۳ به تایوان آمد، همان تضادهای موجود در شهرهای جهان بروز یافت: رانندگان تاکسی در مقابل مسافران، قدیمی‌ها در مقابل تازه‌واردها، قانون‌گذاری در مقابل نوآوری. به‌جای اجازه دادن به صدای بلندترین‌ها یا تصمیم‌گیری لابیست‌ها و بوروکرات‌ها پشت بسته درهای بسته، تایوان از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای تسهیل نسخه‌ای از مناظرهٔ جمعی استفاده کرد.

هزاران شهروند به vTaiwan بیانیه‌های خود را ارسال کرده و بر پیشنهادات دیگران رأی دادند. هوش مصنوعی تصمیم‌گیری نمی‌کرد؛ بلکه نقشهٔ چشم‌انداز افکار عمومی را ترسیم می‌کرد و پیشنهادهایی را که باعث پر کردن شکاف‌ها می‌شدند، برجسته می‌ساخت نه این‌که آن‌ها را عمیق‌تر کند. نتیجه، قانون‌گذاری بر پایهٔ هوش جمعی شد. برای Uber این به این معنا بود که سرویس می‌تواند به کار خود ادامه دهد به شرطی که رانندگان آن بیمه‌دار، دارای مجوز حرفه‌ای بوده و قیمت‌های تاکسی را زیرنویس نکنند. پس از آن، تایوان این رویکرد را برای ده‌ها چالش دیگر سیاست‌گذاری به کار گرفت؛ هر بار که این کار باعث افزایش اعتماد شهروندان شد و نشان داد که هوش مصنوعی می‌تواند زیرساخت‌های لازم برای استدلال دموکراتیک در مقیاس بزرگ را فراهم کند.

دموکراسی همواره به‌دلیل ملاحظات لجستیکی محدود بوده است: نمی‌توانید میلیون‌ها نفر را در یک اتاق جا دهید؛ نمی‌توانید همه را به‌دست گفتن بگیرید؛ نمی‌توانید این همه دیدگاه را پردازش کنید. هوش مصنوعی توانایی حذف بسیاری از این محدودیت‌ها را دارد؛ با خلاصه‌سازی هزاران نظر عمومی، شناسایی نگرانی‌های مشترک و کمک به سیاست‌گذاران برای درک اولویت‌های شهروندان. این فناوری می‌تواند متن‌های قانونی را برای مردم عادی قابل‌فهم کند، مزایا و معایب را به زبان ساده توضیح دهد و به افراد کمک کند تا ترجیحات خود را بیان کنند. حتی می‌تواند مناظره را در سطوح جغرافیایی و زبانی مختلف گسترش دهد و هماهنگی جهانی را در قالبی میسر سازد که پیش‌تر قابل تصور نبود.

اما این مسیر محدودیت زمانی دارد. هر ماهی که دموکراسی‌ها ناکارآمد بمانند و توانایی‌های هوش مصنوعی پیشرفت کنند، جذابیت حکمرانی الگوریتمی بیشتر می‌شود. هنوز معلوم نیست که دیلا بتواند فساد در آلبانی ریشه‌کن کند یا فقط لایه‌ای دیگر از تاری می‌بافد. اما بی‌شک این مدل بازتاب‌گزینان را به خود جذب خواهد کرد، به‌ویژه در کشورهایی که فساد به شکل‌پذیری عمیق ریشه دوانده و نهادها ضعیف هستند.

آیندهٔ دموکراسی نیازی به رد هوش مصنوعی ندارد؛ بلکه برعکس. ما به هوش مصنوعی نیاز داریم تا دموکراسی را برای قرن ۲۱ کارآمد کند. همچنان باید مراقب این باشیم که از هوش مصنوعی چه می‌خواهیم. نه این‌که به‌جای ما تصمیم بگیرد، بلکه به‌ما کمک کند خودمان را بهتر اداره کنیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا