«ماموریت آرتمیس III و مأموریتهای بعدی باید لغو شوند.»


در ماههای اخیر، نمایندگان آمریکایی درمییابند که اگر مداخلهٔ چشمگیری انجام نشود، چین پیش از این که ایالات متحده با برنامهٔ آرتمیس به ماه بازگردد، انسانها را بر روی ماه فرود میآورد.
تا کنون، قانونگذاران هنوز اقدامی مؤثر در این خصوص انجام ندادهاند؛ سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در بودجهٔ ناسا در تابستان امسال عملاً هیچگونه بودجهای برای تلاشهای لازم جهت فرود انسانها بر ماه در این دهه فراهم نکرده است. اما اکنون زیرکمیتهای از کمیتهٔ مجلس برای فضا، علم و فناوری به بررسی سیاستهای این نهاد فضایی پرداخته و نگرانیهای خود را دربارهٔ رقابت چین در پروازهای فضایی غیرنظامی ابراز کرده است.
در جلسهای که پنجشنبه در واشنگتن، دی.سی. برگزار شد، اعضای زیرکمیته از یک پانل متخصص پرسیدند که ناسا چهگونه میتواند رهبری جهانی خود را در حوزه فضا نسبت به چین حفظ کند و بهطور خاص، برنامهٔ آرتمیس را برای رسیدن سریعتر به ماه چگونه بهبود بخشد.
«قابل اجرا نیست»
سختترین نقد برنامهٔ آرتمیس توسط مایک گریفین، مدیر پیشین ناسا ارائه شد. او مدتهاست که بهطور انتقادی به رویکرد ناسا برای ایجاد مسیری «پایدار» به سمت ماه میپردازد؛ مسیری که بر فرودگرهای ماهی قابل استفاده مجدد که در فضا دوباره سوختگیری میشوند، متکی است.
گریفین این انتقاد را در روز پنجشنبه دوباره بیان کرد؛ بدون نام بردن از SpaceX یا Blue Origin و فرودگرهای Starship و Blue Moon Mk 2 آنها.
گریفین گفت: «نتیجهٔ نهایی این است که معماریای که به تعداد بالایی از پروازهای سوختگیری در مدار پایینزمین نیاز دارد — برای آن تعداد دقیقاً مشخص نیست — و از فناوریای استفاده میکند که تاکنون در فضا یکبار هم نشان داده نشده است، بهمراتب احتمال اجرای موفقیتآمیز آن کم است؛ آنقدر که میتوانم بگویم این امکانپذیر نیست.»
در حین پرسشها، برخی از نمایندگان مجلس خاطرنشان کردند که چین موفقتر بوده است در تدوین برنامههای بلندمدت برای کاوش فضایی و سپس پایبندی به آنها. در مقابل، ناسا بهدلیل تغییر رهبری در کاخ سفید و کنگره در رابطه با برنامهها و اهدافش، دچار نوسانهای شدید شده است. آیا بهتر نیست که مسیر ثابتقدممان را ادامه دهیم؟
گریفین گفت: «پایبندی به برنامهای مهم است که منطقی باشد». او افزود: «چین به برنامهای که منطقی است پایبند است؛ در واقع این شبیه برنامهای است که ایالات متحده برای آپولو اتخاذ کرد و ثابتاً مؤثر بود. اما پایبندی به برنامهای که برای آرتمیس III و برنامههای بعدی کارایی ندارد، بیمعنی است.»
در خصوص راهحل، گریفین گفت قانونگذاران باید برنامهٔ فعلی را خاتمه دهند.
گریفین گفت: «مأموریت آرتمیس III و مأموریتهای بعدی باید لغو شوند و ما باید از نو شروع کنیم و با تمام سرعت ممکن پیش برویم». او پیوندی به برنامهٔ خود ارائه داد که با معماری «Apollo on Steroids» که او دو دهه پیش ترویج کرده بود تفاوت زیادی ندارد، اما بعدها به دلیل هزینهٔ زیاد برای بودجهٔ کنونی ناسا غیرقابلپیمان شد.
«پیامدها باید وجود داشته باشند»
اعضای دیگر پانل مشاورههای کلیتری ارائه دادند.
کلایتون اسوپ، معاون مدیر پروژه امنیت هوافضا در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، گفت که ناسا باید بهعنوان موتور موفقیت ایالات متحده در فضای بیکران و علم ادامه دهد. او به برنامهٔ خدمات تجاری بارهای ماه اشاره کرد که منجر به رشد صنعت ماهی شده است. او افزون بر این، گفت که هزینهکرد ناسا بر تحقیق و توسعهٔ پایهای یک منبع حیاتی برای نوآوری در ایالات متحده است و مزیتی کلیدی نسبت به جمهوری خلق چین محسوب میشود.
اسوپ گفت: «وقتی به قانونگذاری اعطای مجوز به ناسا نگاه میکنید، باید آن را به گونهای در نظر بگیرید که منشأ این اکوسیستم نوآوری باشید؛ همان چرخدندهای که بهراستی امنیت ملی و اقتصادی ایالات متحده را تأمین میکند، امری که جمهوری خلق چین نمیتواند با آن رقابت کند». او افزود: «بدون علم، ما هرگز پروژهای چون پروژه منهتن را نداشتیم».
یک شاهد دیگر، دین چنگ از مؤسسهٔ پوتوماک مطالعات سیاستگذاری، گفت که ناسا — و به تبع آن کنگره — باید کار بهتری در حسابرسی خود و پیمانکارانش داشته باشند.
بسیاری از برنامههای اصلی اکتشافی ناسا، از جمله فضاپیمای اوریون، موشک سیستم پرتاب فضایی (Space Launch System) و سامانههای زمینی مرتبط، در ۱۵ سال گذشته چندین سال از برنامه زمانبندی عقبمانده و میلیاردها دلار بیش از بودجه تخمین زدهشده هزینه کردهاند. ناسا این برنامهها را با قراردادهای هزینهپلاس تأمین مالی کرده است، بهطوری که توانایی محدودی در اعمال فشار بر پیمانکاران برای رعایت مهلتها داشته است. علاوه بر این، کنگره بهصورت تقریباً سرپناهی با این تاخیرها همراه بوده و به تأمین مالی این برنامهها ادامه داده است.
چنگ گفت که هر گونه اولویتگذاری که سیاستگذاران برای ناسا تصمیم بگیرند، عدم دستیابی به اهداف باید پیامدهایی داشته باشد.
چنگ گفت: «اول اینکه، باید توافق دوجانبهای باشد، بهطوری که در سراسر سامانهٔ ما کاملاً واضح باشد که این هدفی است که همه بهدنبال آناند». سپس افزود: «دوم اینکه، باید پیامدهایی — بودجهای، حقوقی و سایر — برای آژانس و شرکتهای تامینکننده وجود داشته باشد. اگر آنها نتوانند در زمان مقرر و با بودجهٔ تعیینشده تحویل دهند، اینگونه نباید بگوییم «خوب، سال آینده دوباره سعی میکنیم». باید پیامدهایی در این باره باشد».